خنده بازار
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان <خنده بازار > خنده بازار و آدرس livefun.LoxBlog.Com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

خوب ایرانی ها هم مثل بقیه کارهایی که سبک خاصی برای آن دارند، برای رفتن به مسافرت هم سبک و روشی دارند. در زیر به تعدادی از آنها اشاره شده است؛

۱- همیشه وسائل که بهمراه دارند خیلی خیلی بیشتر از آنچه مورد نیاز است. حجم وسائل بیش از دو برابر حجم مسافران است. معمولاً آخر کار هم تعدادی از وسائل در سفر ناپدید می شود که مقصر آن اکثراً پدر خانواده است.

۲- هیچ وقت قادر به تعیین زمان دقیق حرکت نیستند. تا آخرین لحظه مشغول بسته بندی وسائلند. حتی اگر برنامه سفر را از یک ماه قبل هم چیده باشند، آخر وقت کم می آورند.

۳- در بین راه، راننده حتی اگر جاده هم برایش ناآشنا باشد، سعی می کند با غریزه مسیر را پیدا کند و از کسی سوال نپرسد. اگر هم بپرسد، به راهنمایی او توجه ای نمی کند. بهمین دلیل برای رفتن به یک مسیر مستقیم، بارها مسیرهای مختلف را تا وسط می روند و دوباره برگشته و مسیر دیگری را انتخاب می کنند.

۴- جاده مسافرتی یا جاده مسابقه ای؟ راننده در هر زمان مشغول مسابقه با اتومبیل های مختلف است. هدف رسیدن به مقصد با حداکثر سرعت است.

۵- معمولاً سفرهای ایرانی بیش از ۸۰درصد زمان را در جاده، ۱۰ درصد برای یافتن جا، ۵درصد برای اسکان پذیرفتن و پهن کردن وسائل و ۵ درصد مابقی برای تفریح و استراحت و کیف بردن از مسافرت.

۶- در زمان استراحت و لذت بردن از سفر ۷۰ درصد زمان برای قهر و دعوا، داد و فریاد، مصرف می شود. و فقط ۳۰ درصد زمان به آرامی می گذرد.

۷- زمان ترک محل منطقه کاملاً تخریب و غیرقابل و به تمام معنا نابود می شود بطوری که خانواده بعدی آنجا را با زباله دانی اشتباه می گیرد.

۸- بعد از برگشت، تا مدتی دعواها بر سر مشکلات پیش آمده در سفر ادامه دارد.

 

[ سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 1:11 ] [ نیلوفر ]

1- میری توی یک سایت میبینی موزیک قالبش اهنگ شمایی زاده ست

2 - یک فایل زیپ دانلود میکنی به جز انفلانزای مرغی همه ویرس هارو داره

3 - تو جستجو گر گوگل اسم کرگدن رو سرچ میکنی عکس خودت میاد

4 - بعد از کلی خستگی و کار میری اینترنت بعد میبینی گوگل و یاهو هم فیلتر شدن

5 - داری واسه استادت ایمیل (التماس و پاچه خاری واسه نمره)میزنی.یهو کارتت تموم میشه

6 - سایتت رو با هزار بد بختی تو گوگل سرچ میکنی موقع جستجو میافته صفحه 400

7 - بعد از چند ساعت منتظر موندن واسه فایلی که بدون دانلود منیجر دانلود کردی وقتی به 99 برسه یهو ریست بشی

8 - روی لینک بالای 18 کلیک کنی بعد بری سایت عمو پورنگ

[ سه شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 23:47 ] [ نیلوفر ]

*مخ زنی در عصر حجر

 

 

در این عصر چون هم زن و هم مرد زبون همدیگه رو نمی فهمیدن(چون هنوز زبان اختراع نشده بود) کار مردا سخت تر بود.چون دیگه نمیشد با صحبت کردن و عزیزم ساعت چنده و ببخشید مستقیم کدوم طرفه و …. مخ طرف رو بزنن. پس باید با استفاده از ظاهر و عملیات محیرالعقول این کار رو می کردن.از جمله روش های مخ زنی این دوره عبارت بودند از:

* داشتن گرز بزرگ تر و و محکم تر (مثل امروز که هر ﮐس ماشینش شیکتر و با کلاس تر باشد ………… ……… ……… ……!)

*داشتن پشم و پیلی بیشتر در ناحیه سر و صورت و کلاً در همه جای بدن! (نکته: پشم و پیلی نام یکی از عضو های بسیار مهم و حیاتی در بدن مرد های قدیم بود که نشانه مردانگی هم بود.)

*داشتن غار بزرگ تر

*داشتن لباس!(که این یکی رو فقط مردهای مرفه و بی درد اون دوره داشتند)

*هدف از مخ زنی:
بر اساس نقاشی های به دست آمده از روی غار ها انجام این عملیات احتمالاً هیچ هدفی رو دنبال نمی کرده .


*دوره هخامنشی

در این عصر رن و مرد زبون همدیگه رو می فهمیدند ولی هنوز ساعت مچی اختراع نشده بود که بشه با گفتن جمله عزیزم ساعت چنده مخ یه دختر خانوم رو بزنی! و اصولاً زن های این دوره دو دسته بودند یکی زن های اشراف زاده و درباری بودند که کافی بود یه تیکه ناقابل بشون بندازی تا حسابت با کرام الکاتبین و شخص داریوش و کورش کبیر باشه و دسته دیگه زن های رعیت بودند که تنها کاری که بلد بودند آشپزی و آوردن آب از چاه بود!برای همین در این دوران برای اینکه بتونی یه زن خوب برای خودت پیدا کنی باید اول کلی زحمت می کشیدی و روش های شمشیر زنی و .. رو یاد می گرفتی.بعد میرفتی توی جنگ شرکت می کردی.بعد اگه احیاناً زنده می موندی میتونستی یکی از زن های دشمن رو واسه خودت به غنیمت ببری!پس می بینیم که باز هم لی رغم اینکه انسان بسیار پیشرفت کرده بود(نسبت به عصر حجر) اما بازم مخ زنی یکی از کار های شاق بود!اما برای زدن مخ زنان درباری باید ویژگی های زیر رو مد نظر قرار میدادند:

*حداقل یکی از اجداد پدری و مادری باید یه ربطی به دربار داشته باشه تا مثلاً خون پادشاهان در رگ اون مرد جاری باشه(به اصطلاح امروزی آقازاده باشه!!!)

*داشتن شمشیر از جنس طلا و سپر از جنس نقره و نیزه از جنس برنج (رجوع شود به شرایط گرز در عصر حجر)

*داشتن ریش بلند (رجوع شود به شرایط پشم! در عصر حجر)

*هدف از مخ زنی:

بر اساس کتیبه های به جا مانده از تخت جمشید هدف از مخ زنی داشتن نوکران و کنیزان زیاد بوده و هیچ گونه ارزش دیگری نداشته.

*دوره قاجار:

در این دوره یه پادشاهی بوده به اسم آقا (البته نمی دونم رو چه حسابی بهش آقا می گفتن) محمد خان قاجار که همه میدونیم چه مرگش بوده! آره دیگه خلاصه به خاطر این بلای خانمان سوزی که این جناب بش دچار شده بودند(و ایشالله خدا نصیب هیچ مردی نکنه) یه کمی زیادی عقده ای شده بودند و به همین دلیل از بیخ و بن با این مسئله مخالف بود و هر کسی که این کارو می کرد چشماش رو در می آورد تا عبرت بقیه بشه!و کلاً این عملیات قدغن و غیر قانونی بوده. به همین دلیل در اون زمان به دلیل این محدودیت فوق العاده ، روش مخ زنی زیاد پیشرفتی نکرد و به دلیل زیر زمینی بودن! اطلاعات دقیقی از چگونگی انجام آن در دست نیست.

*هدف از مخ زنی:
به نطر می رسه با این اوضاعی که آقا مملی خان درست کرده بود هدف از این کار فقط داشتن پسر جهت ادامه شغل پدر بوده.


*دوره پهلوی:

در این دوره مردم یه کمی زیادی سیاسی فکر می کردند و اصولاً زیاد توجهی به مقوله مخ و این حرفا نداشتند و به عبارتی مخ آزاد تشریف داشتن به غیر چند نفر که به ترتیب اولویت و رتبه در امر مخ زنی در زیر مشاهده می کنید:

۱- شهرام شب پره(********): این بابا آخر این کار بود یه چیزهایی تو مایه های خدای مخ زنی رم باستان و پدر مخ زنی ایران. شهرام باب جدیدی رو در این عرصه باز کرد که هنوز هم از سبک ایشون در حل مسائل پیچیده و بغرنج مخ زنی استفاده می شه و اسم سبکش هم شب پره ایسمه.( ایول شهرام جون)

۲- فرزان دلجو(*******): هر چند همیشه پشت در بسته بود و همش تیرش به سنگ می خورد و دختری رو که برای این کار انتخاب می کرد بر خلاف تصورش فقیر و بی چیز بود اما توی این کار به استادش(شهرام شب پره) رفته بود.(رجوع شود به آرشیو فیلمهای فارسی اون دوره).

۳- ابی(******): ابی رو هم که همه می شناسین این آقا ثابت کرد که فقط آقای صدای ایران نیست و توی کارهای دیگه هم استعداد داره به خصوص در امر مخ زنی.

۴- زنده یاد تقی ظهوری(*****): که البته عمری رو توی سازمان تحقیقات و پژوهشهای مخ زنی ایران، صرف تحقیق و برسی راهها و عوامل بنیادی و موثر در مخ زنی کرد.

۵-زنده یاد فردین(****): چهره دوست داشتنی و یکی از شخصیتهای شاخص در مخ زنی و دارنده جوایز متعدد از جشنواره های مخ زنی ایران.

۶- بهروز وثوق(***): شاید اگر بیشتر وقتش رو صرف کار کردن روی مخ بانوی آواز ایران(گوگوش) که به این سادگی ها کوتاه نمی اومد نمی کرد الان در رده بای لیست بود، ولی خوب چه می شه کرد کله شق بود دیگه!!!

۷- رضا بیگ ماوردی(**): که سبک خشنی توی این ضمینه داشت و سعی می کرد با دعوا و درگیری و بهم ریختن کافه ها و کاباره ها و به اصطلاح نشون دادن زور بازو در این عرصه فعالیت کنه که البته در نوع خودش جالب و کار آمد بود.

۸- سعید کنگرانی: این بابا تازه داشت نبوق و استعدادش رو تو این ضمینه نشون میداد که یهو زد و انقلاب شد و میشه گفت اینجا رو بد شانسی اورد و بد شانس ترین مخ زن ایران نام گرفت.

البته اشخاص محدود دیگه ای هم مثل ایرج قادری و ناصر ملک مطیعی بودن که تو این مقوله فعالیت کردن اما این ۸ نفر سرآمد اونها بودند.

خلاصه در این دوران هم عملیات مخ زنی چندان پیشرفتی نداشت . اما خوب بر اساس نسخه های به جا مانده از فیلم های فارسی آن دوران چند تا کار سخت برای مخ زدن باید انجام میشده که عبارت بودند از:

*فقیر بودن و بی خانمان بودن پسر!(جهت زدن مخ دختران مرفه و بی درد این امر بسیار لازم بوده است، رجوع شود به قسمت فرزان دلجو)

*داشتن زور زیاد و توانایی کتک زدن چند نفر به طور همزمان بود( رجوع شود به قسمت آقا رضا)

*کشیدن سختی های بسیار در دوران کوردکی.

*داشتن شلوار دمپا گشاد و کت چهار خانه و ریش مدل داریوشی

*توانایی خواندن آهنگ سلطان قلب ها به صدای بلند!

*داشتن ویژگی مردانه در حد دعوت شدن به تیم ملی!

*هدف از مخ زنی:

رسیدن به پول و مال پدر پولدار دختر و داشتن زندگی راحت و مرفه.

 

*دوره انقلاب تا چند سال پیش:

در این دوره روش های مخ زنی تغییری اساسی کرد و به نام خواستگاری تغییر نام داد.یک آقا پسر گل باقالی با یک دسته گل و یه جعبه شیرنی همراه مادر و پدر به خانه دختر مورد نظر رفته و بعد از انجام کار های اداری لازم! از قبیل تعیین مهریه و شیر بها و …. دختر و پسر به صورت رسمی دوست دختر و دوست پسر می شدند که بهش زن و شوهر می گفتند!لازم به ذکر است که در انتهای این دوره نقش تکنولوژی در مخ زنی نمایان شد و سوال حیاتی و سرنوشت ساز عزیزم ساعت چنده توسط یکی از پیشگامان عرصه مخ و مخ زنی اختراع گشت.

و اما ویژگی های لازم برای مخ زدنی در این دوره :

* سر به زیر بودن آقا پسر(که واقعاً خیلی شرط سختی بوده)

*داشتن سابقه زندان(حداقل ۶ ماه) در رژیم شاه

*داشتن سیبیل جهت نمایش مردانگی

*هدف از مخ زنی:

تشکیل خانواده و داشتن ارتش ۲۰ میلیونی.


*دوره امروز:

به گواهی تاریخ در هیچ دوره ای به اندازه امروز مخ زدنی سخت تر نبوده!

ویژگی های اساسی جهت مخ زدنی:

*داشتن ماشین و موبایل و سایر وسایل مدرن که نشان دهنده احترام به تکنولوژی می باشد!

*تسلط به زبان انگلیسی جهت گفتن عبارات ok عزیزم- چشم momi و Dady و Ilove you و جملاتی از این قبیل.

*آشنایی به اینترنت و یاهو مسنجر!

*نداشتن سیبیل و ریش و به طور کلی تمام ویژگی های دوره های قبلی

* به روز بودن (Up to date) در زمینه SMS های جدید!

و هزاران مورد دیگر که شما بهتر از من می دونین!

*هدف از مخ زنی:

پر کردن اوقات فراغت و انجام راهکاری جهت حل معضل ازدواج!!!

[ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 23:44 ] [ نیلوفر ]

توصیه های کاربردی،مخصوصه پسر هایی که زن گیرشون نمییاد:نکته :این مورد را همه پسر ها بخونند چون شاملِ همه میشه.

 


۱/اولین دختری که به تورتون خورد ازش شماره بگیرند (ولی چون در این کار استعداد ندارید بهتره دور اینکار را خط ِ قرمز بکشید)


۲/اگه خواستید دختری را زیره نظر بگیرید (که بیخود کردی) باید زیر چشمی طوری که متوجه شما نشه زیره نظرش بگیری…
نکته:چون در این کار هم مثل مورد ِ (۱) ….. ندارید ، بهتره عینک بزنید.


۳/اگه دختری را دیدید که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنید
و به مورد ِ (۱) مراجعه کنید .
نکته: قبلش دورو بر تان را یه نگاهی بندازید چون ممکنه یه دفعه ای یه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحیفتان را بچلاند.


۴/به هر دختری که رسیدید سلام کنید و خود را بچه مثبت نشون بدید
ولی مواظب بعضی لنگه کفش ها باشید.


۵/اگه خواستگاری هر دختری رفتید و جواب رَد شنیدید نااُمید نشوید خواستگاری یکی دیگه بروید گرچه بازم جوابِ رَد می شنوید.( پسر باید پورو باشه)


۶/اگه یه دختری را خیلی دوست دارید ولی به شما محل نمی ده، با یه دختره دیگه بیرون برید طوری که اون شما را ببینه .
نکته:که در این صورت نه تنها به شما دیگه محل نمی ده ،تا کفش هم نثارتان می کنه.


۷/تا می توانید سن ازدواج را ببرید بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سایه می رنجند.
اگرچه ریسکش خیلی بالا است, ممکن دیگه کسی بهتون دختر نده،
چون ترشی هم تاریخ اِنقضا داره,تا یه حدی می توان تحملش کرد.
نکته:در صورت موفّق نشدن در این مورد یه ظرف حتماً آماده کنید.
حتماً میپرسی برای چی؟ خوب دیگه، برای ترشی.(ادم که انقد خرفت نمیشه)


۸/اینقدر سرِ کوچه و خیابون ها کیشیک نکشید,که شاید شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنید که شاید در خونه شما هم بخوابه .
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟ اشتباه بگیرید واونم بخوابه و دیگه بلند نشه.که در این صورت(فاتحه مع صلوات)…


۹/اگه دانشجو(یا سرباز) هستید,از خوردن غذاهای اونجا جداً خود داری کنید چون همون یه ذرّه همت را هم اَزِتون میگیره.به جاش موز معجون بخورید


۱۰/اگه قیافه نداری،اشکال نداره عوضش ماشین داری …
چی؟!!ماشین نداری… اشکال نداره عوضش خونه داری…
بازم چی؟!! خونه هم نداری…خوب مشکلی نیست چون کار ِ،را که داری بعداً هم؛میشه خونه و ماشین خرید.
وای نگو که کار هم نداری!!! ترشی هم که اُفتادی، پس بهتره بری یه جایی خودت را گمو گور کُنی.


۱۱/یه توصیه : اگه قیافه نداری؛ نری… ابروهات را برداری،صورتت را تیغ بزنی، یکمی از لوازم آرایشی مامان جونت کش بری، همین جوری خوبی (فقط یکمی سرو وَعظت را درست کن).


۱۲/اگه از دوست دختر و هم دانشجویی به جایی نرسیدی چاره ای نداری جزء این که، بری سراغ همون دخترها فامیل…


۱۳/اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زیاد هم مشکل نیست، ولی… شما که تو ۷ آسمون یه ستاره هم ندارید کارتون خیلی مشکله اما من کُمکتان میکنم :
تنها لطفی که میتونم بکنم اینه که هُلتون بدم، که در این صورت هم ممکنه از چاه در بیاند و بی یُفتید تو درّه (خوب عوضش از دست یکی از سیریش ها راحت می شیم).


۱۴/اگه از هیچ کدوم از این ها به نتیجه نرسیدی حتماً مشکل از خودت است بهتره بری پیشه یه روانپزشک اگه اون گفت مشکلی نداری!!! آخه… پس بد شانس هستی، برو خودت را دخیل کن به یکی از این امازاده ها شاید حاجت بگیری(دیگه باقیش با خداست و ما هم دیگه دخالت نمی کنیم).

 

[ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 23:42 ] [ نیلوفر ]

 

این سوال هارو هیچ وقت از همسزتون نپرسید چون اگه جوابهاشون مبني بر حقيقت داده بشه شر به پا ميشه

پنج سوال عبارتند از:

1- به چي فکر مي کني؟…
2- آيا دوستم داري؟…
3- آيا من چاقم؟…
4- به نظر تو ، اون دختره از من خوشگلتره؟…
5- اگه من بميرم تو چيکار مي کني؟

براي مثال:
1- به چي فکر مي کني؟

جواب مورد نظر براي اين سوال اينه:“عزيزم! از اينکه به فکر فرو رفته بودم متاسفم! داشتم به اين فکر مي کردم که تو چقدر زن خوب و دوست داشتني و متفکر و با شعور و زيبايي هستي و من چقدر خوشبختم که با تو زندگي مي کنم.“… البته اين جواب هيچ ربطي به موضوع مورد فکر مرد نداره! چون مرد داشته به يکي از موارد زير فکر مي کرده:

الف) فوتبال
ب) بسکتبال
ج) چقدر تو چاقي!
د) چقدر اون دختره از تو خوشگلتره!
ه) اگه تو بميري پول بيمه ات رو چطوري خرج کنم؟

يه مرد در سال ۱۹۷۳ بهترين جواب رو به اين سوال داده… اون گفته: “اگه مي خواستم تو هم بدوني به جاي فکر کردن، درباره ش حرف مي زدم!“

2- آيا دوستم داري؟

جواب مورد نظر اين سوال “بله“ است! و مردهايي که محتاط ترند مي تونن بگن: “بله عزيزم!“… و جوابهاي اشتباه عبارتند از:

الف) فکر کنم اينطور باشه!
ب) اگه بگم بله، احساس بهتري پيدا مي کني؟
ج) بستگي داره که منظورت از دوست داشتن چي باشه!
د) مگه مهمه؟!
ه) کي؟… من؟!

3-آيا من چاقم؟

واکنش صحيح و مردانه نسبت به اين سوال اينه که با اعتماد به نفس و تاکيد بگين “نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنين!… جوابهاي اشتباه اينها هستند:

الف) نمي تونم بگم چاقي… اما لاغر هم نيستي!
ب) نسبت به چه کسي؟!
ج) يه کمي اضافه وزن بهت مياد!
د (من چاق تر از تو هم ديدم!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم به بيمه ات فکر مي کردم!

4- به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟

“اون دختره“ در اينجا مي تونه يه دوست قبلي يا يه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردين و يا هنرپيشه يه فيلم باشه… در هر حال جواب درست اينه که: “نه! تو خوشگلتري!“… جوابهاي غلط عبارتند از:

الف) خوشگلتر که نه… اما به نحو ديگه اي خوشگله!
ب) نمي دونم اينجور موارد رو چطوري مي سنجند!
ج) بله! اما مطمئنم تو شخصيت بهتري داري!
د) فقط از اين بابت که اون جوونتر از توست!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم راجع به رژيم لاغريت فکر مي کردم!

5- اگه من بميرم تو چيکار مي کني؟

جواب صحيح: “آه عزيزترينم! در حادثه اجتناب ناپذير فقدان تو، زندگي برام متوقف ميشه و ترجيح ميدم خودمو زير چرخ اولين کاميوني که رد ميشه بندازم!“… اين سوال، همونطور که توي گفتگوي زير مي بينين، ممکنه از سوالهاي ديگه طوفاني تر باشه!

زن: عزيزم… اگه من بميرم تو چيکار مي کني؟
مرد: عزيزم! چرا اين سوالو مي پرسي؟ اين سوال منو نگران مي کنه!

زن: آيا دوباره ازدواج مي کني؟
مرد: البته که نه عزيزم!

زن: مگه دوست نداري متاهل باشي؟
مرد: معلومه که دوست دارم!

زن: پس چرا دوباره ازدواج نمي کني؟
مرد: خيلي خب! ازدواج مي کنم

زن (با لحن رنجيده): پس ازدواج مي کني؟
مرد: بله!
زن (بعد از مدتي سکوت): آيا باهاش توي همين خونه زندگي مي کني؟
مرد: خب بله! فکر کنم همين کار رو بکنم!

زن (با ناراحتي): بهش اجازه ميدي لباسهاي منو بپوشه؟
مرد: اگه اينطور بخواد خب بله!

زن (با سردي): واقعا“؟ لابد عکسهاي منو هم مي کني و عکسهاي اونو به ديوار مي زني!
مرد: بله! اين کار به نظرم کار درستي مياد!

زن (در حالي که اين پا و اون پا مي کنه): پس اينطور… حتما“ بهش اجازه ميدي با چوب گلف من هم بازي کنه!
مرد: البته که نه عزيزم! چون اون چپ دسته!

 

[ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 23:38 ] [ نیلوفر ]

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام به وبلاگ من خوش اومدین اگه خوشتون اومد از وبم نظر بدین ممنون
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 104
بازدید ماه : 104
بازدید کل : 8335
تعداد مطالب : 25
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

كدهای جاوا وبلاگ




<-PollName->

<-PollItems->

www.000.com

www.00000000000000000000000000.com